♀آئینهـ ونوســ ღ تیـر زئوســ♂

... Atefeh ...

مردم شما رو چجور آدمی میدونن؟

http://boysaks.loxtarin.com/upload/boysaks/image/2hmnb4l%281%29.jpg

 

من:

خانواده م منو 8 میدونن

کل فامیل منو 2 میدونن

دوستام منو 12 میدونن

دوستای صمیمیم منو 7 میدونن

ولی خودم خودمو 17 میدونم

=)))))))))))))

[ پنج شنبه 31 مرداد 1392برچسب:, ] [ 16:40 ] [ 凡‌tefe什 ] [ ]

کامپیوتر من اینجوریه ها! (شیرازی)

 

[ پنج شنبه 31 مرداد 1392برچسب:, ] [ 16:35 ] [ 凡‌tefe什 ] [ ]

استاد رزمی کار

 

شاگردیتو بکنیم خانم!!!

 

[ پنج شنبه 31 مرداد 1392برچسب:, ] [ 16:34 ] [ 凡‌tefe什 ] [ ]

تفاوت خشم و عصبانیت

موضوع عقل :

بطوریکه میدانیم آموخته های علوم و استفاده صحیح از آنها در مراحل مختلف زندگی افاق می افتد و با استفاده از علوم ریاضی ، هندسه و منطق به یک سطح از آگاهی می رسیم که توانایی کشف ابهامات را داشته باشیم. در نتیجه به رمز و راز و کشف واکنشهای درونی و بیرونی طبیعت پی میبریم

نخست باید فرق بین خشم و عصبانیت و عصبیترا بدانیم تا بتوانیم در مور خصوصیات هریک از آنها آگاه شویم پس بنابراین بر اساس علم روانشناسی بین واکنشهای متفاوت خشم و عصبانیت و عصبیت براساس تحقیقات علمی فرق هست.

بنابر تعریفی که میشود خشم از عنوان حسی است که انسان در شرایط نامساعد و اتفاقات بیرونی که تعادل روانی اورا برهم زده و موجب واکنش غیر طبیعی او می گردد گفته میشود.

اما عصبانیت رفتاری است که انسان برحسب تعریف و برداشت خود جهت تنظیم رفتاری با اتفاقات بیرونی الگوسازی کرده و براساس آن آموخته های و یادگیری ها در مقابل اتفاقات از خود بروز میدهد گفته میشود.

درحقیقت عصبانیت رفتار انتخابی انسانهاست اما عصبیت به عنوان یک هویت یا شخصیت تعریف میشود

خشــــــــــــم = احساس ، هیجان

 

 


 

 

پ ن: واسه اونایی که نفهمیدن بگم که خشم یه چیزیه که توی ذات آدم هاست. یعنی دست خودت نیست که خشمگین بشی. ولی عصبانی شده دست خود انسانه و واکنشش بستگی به شرایط داره.

مثال: بچه ی شما میزنه یه گلدون گرون قیمت رو میشکنه

شرایط 1: وقتی خودتون فقط خونه هستن و شرایط عادیه

- بی شعور پدر سگ! مگه تو کوری؟! گلدون به اون بزرگی رو ندیدی؟ نمیتونه دو دقیقه سر جات بشینی؟ و... ( +چند کشیده و احتمالا تنبیه )

شرایط 2: وقتی واسه دختر بزرگ خانواده خواستگار میاد

- عزیــــزم! چیزیت که نشد پسر گلم؟ اوا چرا ناراحتی؟ فدای سرت که شکست! فدای یه تار موت! بیا بشین پیش خودم. بیا! بیا گل پسر بابا!

(میبینین؟ مرد توی هر دو مورد خشمگین شد واکنشش نسبت به محیط متفاوت بود. برای من که تفاوت خشم و عصبانیت خیلی جالب بود. شما چطور؟)

[ سه شنبه 29 مرداد 1392برچسب:تفاوت خشم و عصبانیت, ] [ 23:3 ] [ 凡‌tefe什 ] [ ]

مراحل درس خواندن...

[ سه شنبه 29 مرداد 1392برچسب:عکس خنده دار و طنز,مراحل درس خواندن,طنز,خنده دار,باحال,جالب, ] [ 22:38 ] [ 凡‌tefe什 ] [ ]

بهترین سورپرایز برای همسر!!!

 

[ دو شنبه 28 مرداد 1392برچسب:بهترین سورپرایز برای همسر,عکس,مطلب,جالب,خنده دار,ترول,طنز,جوک, ] [ 15:41 ] [ 凡‌tefe什 ] [ ]

به این می گن مراقب...

.

.

چجوری نشسته اون بالا؟!!!

:l

[ دو شنبه 28 مرداد 1392برچسب:عکس,مطلب,جالب,خنده دار,ترول,طنز,جوک,جک,اس ام اس جدید,عکس متحرک, ] [ 15:37 ] [ 凡‌tefe什 ] [ ]

مراحل از خواب بیدار شدن نی نی ها

[ دو شنبه 28 مرداد 1392برچسب:عکس خنده دار و طنز,عکس کودک,عکس بچه,عکس بامزه, ] [ 15:33 ] [ 凡‌tefe什 ] [ ]

و وقتی از آسمان شوهر نازل می شود...

[ دو شنبه 28 مرداد 1392برچسب:و وقتی از آسمان شوهر نازل می شود,عکس خنده دار و طنز, ] [ 15:19 ] [ 凡‌tefe什 ] [ ]

سلامـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ

این پستو گذاشتم که فقط یه چیزیو بگم

این مدت که نبودم فهمیدم دوستای واقعیم کیا هستن!

کسایی که نگرانم شدن...

مرسی "دوستای خوبم!"

 

 

 

اگر میـــ خواهیـــ بدانیـــ چقدر ثروتـــ داریـــ ،

تنها قطرهــ ایـــ "اشـــکـــ" بریز !

تعداد دستانــــ کسانیـــ کهـــ آنـــ را از رویـــ گونهـ اتـــ ،

پاکــ میـــ کنند ؛

ثروتـــ توستــــ .

 

 

چند روز نبودم. بازدید وبم خیلی کم شد قاعدتا...

و

الان نمی دونم چجوری به حالت قبل برگردونمش...

یعنی ؛ می دونم ! ولی...

شاید دل و دماغشو ندارم .

با این حال ٰ،

سعی می کنم هر روز آپ کنم .

دیگه به کسی خبر نمی دم آپ کردم

با معرفتا خودشون میان .

[ دو شنبه 28 مرداد 1392برچسب:, ] [ 15:8 ] [ 凡‌tefe什 ] [ ]

کاملا بدون شرح....

[ دو شنبه 14 مرداد 1392برچسب:فتوشاپ,عکس خنده دار,عکس طنز, ] [ 23:26 ] [ 凡‌tefe什 ] [ ]

بدون شرح...

این مث همون عکس طوطیه س... =)

[ یک شنبه 14 مرداد 1392برچسب:عکس متحرک,عکس جالب,عکس طنز,جوک,اس ام اس,ترول, ] [ 15:35 ] [ 凡‌tefe什 ] [ ]

يک مکالمه تلفنى جالب

چند مرد در رختکن يک باشگاه ورزشى مشغول لباس پوشيدن

 

بودند که تلفن یکیشون که روى نيمکت بود زنگ زد. مرده گوشى را

 

برداشت، دکمه  صداى بلند آن را فعّال کرد و شروع به حرف زدن کرد.

 

توجه بقيه هم به مکالمه  تلفنى او جلب شد.


مرد: سلام


زن: عزيزم، منم. تو هنوز توى باشگاهى؟


مرد: آره


زن: من الان توى مرکز خريد هستم. اينجا يک مغازه، پالتو پوست

 

قشنگى داره که قيمتش  سه ميليون تومنه. از نظر تو اشکالى نداره بخرم؟


مرد: چه اشکالى داره؟ اگه خوشت اومده بخر.


زن: ضمناً از جلوى يک ماشين فروشى رد شدم.

 

يک بنز2007 خيلىخوشگل گذاشته بود پشت ويترين.


مرد: چند بود؟


زن:
 45 ميليون تومن


مرد: باشه، بخرش. فقط مطمئن شو که دست اول باشه


زن: عالى شد! آخرين چيز هم اين که اون خونه‌اى که پارسال

 

ديديم يادته؟ صاحبش حالا راضى شده نهصدو پنجاه ميليون تومن بفروشدش.


مرد: بهش بگو نهصد ميليون. فکر کنم قبول کنه. ولى اگه هيچ جورى

 

قبول نکرد.پنجاه ميليون اضافه‌ش را هم بده. خونه  خيلى خوبيه.


زن: باشه. خيلى ممنون. دوستت دارم عزيزم. مى‌بينمت.


مرد: خداحافظ! مواظب خودت باش.


مرد تلفن را قطع کرد. بقيه  مردها در رختکن باشگاه هاج و واج

 

به او نگاه مى‌کردند و دهنشان باز مونده بود.


مردى که تلفن را جواب داده بود لبخندى زد و پرسيد:

 

اين تلفن موبايل مال کى بود؟

=))

[ یک شنبه 14 مرداد 1392برچسب:يک مکالمه تلفنى جالب,داستان جالب و طنز, ] [ 15:28 ] [ 凡‌tefe什 ] [ ]

روش های ضایع کردن پسرها :)

* توی جمعی كه یه عده پسر دارن فوتبال میبینند ، در لحظه حساس تلویزیون رو خاموش كنید.

* توی جمع دانشجویی هنگام عكس گرفتن پسرا رو از كادرخارج كنید.

* توی یه مهمونی تو چای پسر مورد نظرتون 1قاشق نمك بریزید.

* اگه یه پسر با موهای ژل زده از كنار خونه شما عبور كرد ازپنجره یه سطل آب روش بریزید.

* قبل از اجرای زنده خوندن یه پسر سیم میكروفون رو قطع كنید.

* در جلوی پسری كه سرش خلوته از كاشت و زیبایی موهای پسر همسایه تعریف كنید.

* شیشه نوشابه تان را به پسر مورد نظرتون بدین تا باز كنید ، سپس بگین كه میل ندارین.

* اگه یه پسر ازتون ساعت پرسید به ساعت نگاه كنید و بگین عجله كن قرارات دیر شده !

* به یه پسری كه موهاش رو مدل جدید درست كرده اشاره كنید و بلند بگین ، این رو به برق وصل كردن ؟

* به پسر مورد نظر یه هدیه بدین ، بعد بگین اشتباه شده این مال اون یكیه !

* اگه سر جلسه امتحان پسری از شما تقلب خواست جواب سوال اشتباه بدین.

* تو دانشگاه ماشین پسر مورد نظرتون رو پنچر كنید.

* اگه یه پسری جلوش دوستاش یه شاخه گل هدیه داد ، جلوی بینی خود رو بگیرین و بگین به این بو آلرژی دارین.

* اگه سر كلاس یه پسری اصرار داشتكه امتحان كنسل بشه شما مصر باشین كه امتحان برگزار بشه.

[ یک شنبه 14 مرداد 1392برچسب:روش های ضایع کردن پسرها , ] [ 15:26 ] [ 凡‌tefe什 ] [ ]

سیر تکامل مقنعه دختران ایرانی !!!

[ یک شنبه 13 مرداد 1392برچسب:سیر تکامل مقنعه دختران ایرانی !!!,عکس خنده دار,ترول,جوک, ] [ 15:25 ] [ 凡‌tefe什 ] [ ]

روش های ضایع کردن دخترا (طنز)


۱) با عصبانیت برین جلوش و تو چشاش زل بزنین و بگین چیه به من خیره شدی ؟ چیزی میخوای ؟ به غیر از من کس دیگری هم هست که بتونی نگاش کنی ...... همش خیره شدی به من که چی بشه ؟ حالا اینا به کنار . چرا چشمک میزنی ؟ چرا ابروهاتو واسه من بالا و پایین می کنی ؟ خجالت بکش. شرم کن . 05 نکنه در موردم فکرای بد میکنی ؟ اصلا چه معنی داره یه دختر به پسر چشمک بزنه

۲ ) اگه دیدین دختر با عجله داره راه میره یا اگه دیدین یه دختر داره میدوه... شما از پشت سر دنبالش کنید و بگین آی دزد آی دزد بگیرینش دار و ندارم رو برد ... اگه دختر وایساد و شما رو نیگاه کرد بازم داد بزنید که : دزد همینه که ایستاده . اگه دختر ترسید و پا به فرار گذاشت خوش به حالتون میتونید یه تعقیب و گریز حسابی راه بندازین و از این کار لذت ببرین ولی اگه وایساد و فرا نکرد برای اینکه ضایع نشین به دویدن ادامه بدین و بازم داد بزنید آی دزد....

۳ ) توی تاکسی اگر یه دختر کنارت نشسته بود .. وقتی که خواستین پیاده بشین بهش بگین مگه نمیای ؟اون هاج و واج شمارو نگاه میکنه . بهش فرصت ندین و بگین چرا انقدر زود جا زدی ؟ بعدش در تاکسی رو ببندین و برین و ما بقی ماجرا رو به افراد حاضر در تاکسی واگذار کنید

۴ ) توی پارک با عجله برین کنارش بشینین و بگین معذرت می خوام دیر کردم . خب چیکارم داشتی که گفتی بیام اینجا ؟ ( باید یه جایی باشه که چند نفر حضور داشته باشن ) معلومه که اون انکار می کنه . بعدش نوبت شماست فوری بگین مگه نگفتی بیا اینجا این رنگ لباسمه و این رنگ روسریمه ؟ باز هم اون انکار میکنه . شما این طوری ادامه بدین : خب اگه از اینایی که اینجا نشستن خجالت میکشی بریم یه جای خلوت... مطمئن باشید اون داغ میکنه . بعدش شما با عصبانیت بلند شین و یه کاغذ جلوش بندازین سر کا گذاشتی منو ؟ بیا اینم شماره ای که دادی ... دیگه به من زنگ نزن وگرنه می دمت دست پلیس. بعدش ول کنین برین

۵ ) توی جمع یه سی دی بهش بدین . بگین خیلی باحال بود دستت درد نکنه ... اگه بازم از اینا داری بهم بده قیمتش هرچی باشه قبوله .... اونم اینور و اونورو نیگاه میکنه میگه اشتباه گرفتی آقا ( یا شایدم فوش خار و مادر بکشه به جونتون ) شما هم طوری وانمود کنین که انگار حواستون نبوده توی جمع هستین و ازش معذرت بخواین و برین سر جاتون بشینین .

۶ ) مثل معتاد ها خودتون رو به موش مردگی بزنین و برین جلو و به لهجه ی معتادی بگین : خانوم دشتم به دامنت از اون چیزا که دیلوز دادین باژم هملاتون هشت ؟ دالم میمیلم از خمالی به جون تو . هرچی منتظل موندم نیومدین و خیلی شانش آولدم که اینجا پیداتون کلدم بیا اینم پولش ... اون رنگ عوض میکنه ( سیاه سفید سرخ قهوه ای آبی ) و انکار میکنه ولی شما ول کن نشین و هی پیله کنین ... دوباره انکار میکنه .... شما بگین : خانوم من شبا لوی ژوغال می خوابم من به اندازه ی کافی شیاه هشتم خواهشا تو دیگه مالو شیاه نکن....


ولی اینم بگم انجام این کارا  "چیز" می خواد که همه ندارن... =|

[ یک شنبه 13 مرداد 1392برچسب:روش های ضایع کردن دخترها,طنز,خنده دار,باحال, ] [ 15:21 ] [ 凡‌tefe什 ] [ ]

ترول جالب.... (به آخری توجه کن!)

[ یک شنبه 13 مرداد 1392برچسب:ترول,عکس خنده دار,جالب,طنز,باحال, ] [ 15:17 ] [ 凡‌tefe什 ] [ ]

چه رنگیو به من میدی؟

فانتزیِ من...

یکی از فانتزیام اینه که بعد ها پسرم بهم بگه بابا ۵۰ هزار تومان بهم پول میدی !

 

منم بگم چی ۴۰ هزار تومان ؟


۳۰هزار تومان می خوای چی کارش کنی عاخه ؟


بچه های مردم روزی ۲۰ هزار تومان می گیرن با همون ۱۰ هزار تومن

 

کنار میان ، اونوقت تو ۵ هزار تومان از من می خوای ؟

 

بابای من ۴ هزار تومان به من نمی داد که من بخوام ۳ هزار تومان به تو بدم !

 

بیا حالا این دو هزار تومان تومن رو بگیر !

 

بعد پسرم نگاه کنه ببینه بهش هزاری دادم !

 

بره همون افق خونه مجردی رفیقاش !

 


 

 

یکی از فانتزیام اینه که به دوستم بگم:

 

بیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا!!!

 

اونم بگه:

 

کجا؟ تو افق محو شیم؟

 

منم بگم:

 

نه! دوری کنیم از هـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم!

[ یک شنبه 13 مرداد 1392برچسب:فانتزی,فانتزی های من,یکی از فانتریام اینه که,جک,جوک,اس ام اس طنز, ] [ 14:42 ] [ 凡‌tefe什 ] [ ]

تام و جری در ماه رمضان

[ چهار شنبه 9 مرداد 1392برچسب:, ] [ 17:16 ] [ 凡‌tefe什 ] [ ]

چگونه به یک پسر جذاب و فشن تبدیل شویم؟!

برای اینکه خودتونو به یه پسر خفن امروزی تبدیل کنید کارای زیر رو مرحله به مرحله انجام بدید:

اول میرید از تو اتاق خواب مامان جون یواشکی موچین و چند تا کرم بر می دارید.

بعد از رو یکی از عکسای مامان ابروهاتونو درست می کنید.

چون ابروی بیشتر پسرارو با پاچه ی بز پیوند زدن درنتیجه باید نصف ابرو رو بردارید به طور خیلی ضایع هر چی ضایع تر بهتر.

بعد یه تیغ بر می دارید ۲-۳ تا خط عمودی میندازید تو ابروهاتون که مثلا آره داداش ما این کاره ایم و تو دعوا وقتی داشیم یکی رو از ساختمون پرت می کردیم این بلا سرمون اومده(آب زررررشک حالا خوبه شلوارشونم نمی تونن بکشن بالاها ادعای دعوا کردنم می کنن).

بعد کرمارو قاطی می کنید یه چیز مزخرفی در میاد اونو بمالید به صورتتون تا پوستتون یکم از حالت اسکاجی دراد.(البته قبلش ریشو میشو سیبیلو بزنید بهتره).

حالا با استفاده از تف و چسب مایع و روغن لادن و اتو مو موهاتونو رو به هوا نگه دارید.

هر قسمت از مو به یک سمت بره.

ضایع ترین مدلی که می تونیدو درست کنید تا بیشتر خوشگل شین یا می تونید دستتونو بکنید تو پریز برق تا زود زود موهاتون درست شه.

بعد برید و یکی از تی شرتایی که ماله کوچیکیاتون بوده رو بیارید(هر چی کوچیک تر بهتر)یه اسکلتی چیزی روش بکشید.حالا کم کم سعی کنید تی شرتو تنتون کنید(تو می تونی تو می تونی آفرین سعی کن!).

آهااا حالا یقه ی تی شرتتونو تا سر نافتون جررررر بدید و دقت کنید که شکمتون باید از زیر تی شرت بزنه بیرون.

یه لباس زیره تنگ تنگ(ترجیحا به رنگ های قرمز یا بنفش یا آبی پر رنگ یا زرد قناری یا سبز پر رنگ یا سرخابی)بپوشید و هر چقدر که در توانتونه بکشیدش پایین.

دقیقا سر مرز باشه!!!حالا یه شلوار کهنه و کوچیک و پاره پوره از تو انباریتون پیدا کنید چند جاشو بسوزونید و سوراخ کنید بعد بپوشیدش ولی لازم نیست به خودتون زحمت بدید زیاد بالا بکشیدش تا ۴ انگشت بالای رون بسه…(ای بی ادب چرا داشتی امتحان می کردی که کجا می شه؟؟!؟!؟ )

طوری که لباس زیرتون کاملا تابلو باشه.

آفرین حالا کفشاتونو بردارید و تا می تونید با ماژیک روش حروف انگلیسی و چرت و پرت بنویسید چند جاشم پاره کنید.خیلی خوب شد ایول بپوشیدش.

هر چی انگشتر و گردنبند پیدا می کنید به خودتون آویزون کنید.

چند تا عکس حشره مشره هم(مثل سوسک و خرچنگ و عنکبوت و خر چسونه و …)رو بازوتون بکشید و چند تا پیکسل با طرح های ضایع هم به سر تا پاتون وصل کنید(می تونید از ساق هم استفاده کنید تا ضایع تر شید).

بعد یه عینک آفتابی که ۵ برابر چشماتونه رو بزنید حالا شلوارتون یکم بکشید پایین تر دستاتونو بکنید تو جیبتون.آفرین حالا آماده ی قدم زدن تو خیابون شدید!خوش بگذره!(راستی آدامس یادتون نره حداقل ۱۲ تا آدامس بندازید تو دهنتون و به حالت ضایع بجویدش!!)

حتما امتحان کنید!

=)))

[ چهار شنبه 9 مرداد 1392برچسب:, ] [ 17:15 ] [ 凡‌tefe什 ] [ ]

فانتزی های من

یه سیمکارت بخرم واسه اولین بار اس ام اس بدم به برنامه ی ۹۰ بعدش برنده شم ! :| 
هر چقدرم بهم زنگیدن جواب ندم و کسی متوجه نشه که من کی بودم . . .
بعدش آروم آروم برم تو افق محو شم :d

.

.

.

.

یکی از فانتزی هام اینه که بروسلی الان زنده بود میرفتم میزدم تو گوشش !
ببینم اخلاق ورزشکاری داره یا نه !
کصافط مطمئنم بعدش تو افق محوم میکرد :|

.

.

.

یکی از فانتزیام اینه که صدای کلاغ دربیارم :| 
بعد که همه مسخره ام کردن و بهم خندیدن ، یهو ناراحت بشم ، پرواز کنم برم :lol: 
من :lol: 
کلاغ :| 
گنجشکک اشی مشی :d 
بقیه حضار :o

.

.

.

سر کلاس تنظیم خانواده ، استاد گفت :


کسی اینجا متاهله ؟یکی از بچه ها گفت : من !همه یه جوری برگشتن نگاش کردن ، 

در این حد که طرف گفت : 

خب باشه طلاقش میدم

[ چهار شنبه 9 مرداد 1392برچسب:, ] [ 17:9 ] [ 凡‌tefe什 ] [ ]

یه دونه سوال می تونی بپرسی...

[ دو شنبه 7 مرداد 1392برچسب:عکس,ترول,اس ام اس,جوک,جک, ] [ 18:51 ] [ 凡‌tefe什 ] [ ]

چ خبری خوشحالت میکنه؟

[ دو شنبه 7 مرداد 1392برچسب:عکس,ترول,اس ام اس,جوک,جک, ] [ 18:51 ] [ 凡‌tefe什 ] [ ]

سوتی سریال مادرانه

سوتی جالب در سریال مادرانه:

(اگر به عکس توجه کنید متوجه میشوید که گوشی موبایل خود را برعکس گرفته...)

سلام...

سلام دوستای گلم! ببخشید که من (((((دو روز))))) نبودم! پدرمو در آوردین!

حالم زیاد خوب نبود چشمام خسته شده بود پای این کامپیوتر 

 چشمام هم ضعیف شده 

با اجازه تون یکم به خودم استراحت دادم و بعد از n قرن اتاقمو مرتب کردم 

 

همین دیگه....

فقط یه نکته! من با اونایی که گفتن من آبی کم رنگم کار دارم! 

به موقش حسابی از خجالتشون در  میام  بعله باید مشخص کنین

منظورتون از آبی ، آبی کمرنگه یا آبی پرنگ؟! 

و یه نکته ی دیگه!  قراره به زودی یه پست بذارم  که اسم همه دوستای

مجازیم و بازدید کننده های ثابت رو توش قرار بدم. پس... توی این مدت

سعی کنین توی این لیست قرار بگیرید.  لیست هر چند هفته یه بار

الک میشه و کسایی که دیگه سر نمیزنن   خارج میشن  و

در مقابل افراد دیگه ای وارد میشن 

 

و در آخر هم باید بگم:

 

در اینـــ شبـــ هـــا

میانـــ سجاده یـــ سبزتـــ 

اگـــر رد شـــد خیــــالــــ‌ منــــــ

مــرا فقط بـــــ رسمــ رفـــاقتــــ

دعـــا کنـــــ ! 

 

فعلا خداسعدی دوستان!

[ دو شنبه 7 مرداد 1392برچسب:, ] [ 14:18 ] [ 凡‌tefe什 ] [ ]

پرچم متولدین کدوم دهه بالاست؟

[ شنبه 5 مرداد 1392برچسب:عکس,مطلب,جالب,خنده دار,ترول,طنز,جوک,جک,اس ام اس جدید,عکس متحرک, ] [ 17:28 ] [ 凡‌tefe什 ] [ ]

دوست داشتی کی اینجا پیشت بشینه؟

[ شنبه 5 مرداد 1392برچسب:عاشقانه,شعر,عکس,ترول,خنده دار,طنز,جالب,باحال,جوک,جک,جوک جدید,جک 92,جوک 92,عکس متحرک, ] [ 17:24 ] [ 凡‌tefe什 ] [ ]

من چه رنگی هستم؟

[ شنبه 5 مرداد 1392برچسب:عکس,مطلب,جالب,خنده دار,ترول,طنز,جوک,جک,اس ام اس جدید,عکس متحرک, ] [ 17:18 ] [ 凡‌tefe什 ] [ ]

عکسهای متفاوتی از هستی مهدوی فرد (رها تمجید در فیلم مادرانه)

فریم هایی از گذر زمان در یک زندگی (بسیار جالب!)

تصاویر زیر، بیش از 17 سال از زندگی پسری بنام Zed Nelson

را نشان می دهد که حاصل ابتکار یک عکاس اهل لندن است.

ایـن عکس ها هـــر ساله بطور منـظم در ماه آگوست سالهای

1991 زمانی که هنـــوز Zed Nelson یکســال بیشتر نداشت تا

2008 گرفته شـــــده کـــه در نـــــوع خــــود جالــب اســـــــــــت.

 

!!!???  !!!???

[ پنج شنبه 4 مرداد 1392برچسب:, ] [ 17:25 ] [ 凡‌tefe什 ] [ ]

جوک (مرداد) سری دوم

اگر تو آمریکا هم قوانین نام‌گذاری شرکتها مثل ایران بود اسم شرکت اپل می‌شد "سیب‌پردازان سیستم‌گسترغرب"
 
 

♀آئینهـ ونوســ ღ تیـر زئوســ♂

 
 
سیم کارت بخرید با دوست دخترتون حرف بزنید بعد با جایزش با اون یکی دوست دخترتون حرف بزنید.
 
جشنواره دختر بازیِ ایـــرانســل
 
 

♀آئینهـ ونوســ ღ تیـر زئوســ♂

 
 
ديشب يه دزد اومد خونمون دنبال پول مي‌گشت تو کمـــــد !!!
.
.
هيچي ديگه ، خلاصه منم بيدار شدم از تخت اومدم پايين با هم دنبالش گشتيــــــــم …
آبــــروم رفــــــت
  
 

♀آئینهـ ونوســ ღ تیـر زئوســ♂

 

من هرچی صبر میکنم زندگی بیفته رو غلتک خبری نشد
الان منتظرم که غلتک بیوفته روم خلاص شم بره
 
 

♀آئینهـ ونوســ ღ تیـر زئوســ♂

 

 ساعت شیش صبح تو رادیو گفت:
با هرکی قهرین همین الان بهش زنگ بزنین و آشتی کنین ^_^
والا با هرکی هم آشتی باشیم اون موقع صبح بهش زنگ بزنیم جــِــرمون مــیـــده =)
 
 

♀آئینهـ ونوســ ღ تیـر زئوســ♂

 

تو تاکســی از بــس چســبیدم بــودم بــه در یهــو در باز شــد ...!
منــم مجبــور شــدم دختــره رو بگــیرم نیفــتم بیــرون از تاکســی ...!
بیچــاره از تــرس بغــلم کرده بــود ...
هــی میگــفت ســالمــی ؟ چیــزیت کــه نشــد که؟ و از ایــن صوبتـــا...
منــم به رانــنده گفــتم بــزنه بغــل میــخوام تــوو افــق محـــو شم... :))
خدایش عجب دختر با مرامی بود
 
 

♀آئینهـ ونوســ ღ تیـر زئوســ♂



یه دوستی دارم همیشه میاد باهام مشورت میکنه !
هر چی من گفتم برعکسش رو انجام میده خیلی هم موفق میشه ...
 
 

♀آئینهـ ونوســ ღ تیـر زئوســ♂

 

 
 من هروقت می دوئم که به اتوبوس برسم ولی نمی رسم
همینطور به دویدن ادامه میدم که فکر نکنن ضایع شدم
یه بار سه ایستگاه دویدم
 
 

♀آئینهـ ونوســ ღ تیـر زئوســ♂

 

 
بچه های الآن که سختی نمی کشن؟
ما دهنمون صاف شد انقدر دفتر خط کشی کردیم
یارو دفتر میخره از قبل حتی مشقاشم توش نوشته شده
 
 

♀آئینهـ ونوســ ღ تیـر زئوســ♂

 
 
واقعا شانس آوردیم همه بیماریها رو خارجی ها کشف میکنن
و اسم خودشونو میذارن روش وگرنه مثلا بجای پارکینسون
باید میگفتیم  درد حاج مرتضی وبرادران به غیر مجتبی
 
 

♀آئینهـ ونوســ ღ تیـر زئوســ♂

 
 
با این گرونی گوشت تا چند وقت دیگه جلو پای عروس و دوماد مجبورن تن ماهی باز کنن
 
 

♀آئینهـ ونوســ ღ تیـر زئوســ♂

 
 
 شباهت زندگی من و اینشتین در اینه که هر دو بچگیهامون خنگ بودیم ولی خب از وسطهای بیوگرافیمون به بعد یه کم متفاوت میشه …
 
 

♀آئینهـ ونوســ ღ تیـر زئوســ♂

 
 
اگه بخوای خلبان بشی، هزار جور مریضی داری ولی بخوای معافیت 
پزشکی بگیری، سالمِ سالمی

وقتی یه کاریو به مردا بسپاری...

وقتی قرار باشه بابای خونه موهای دخترشو با کش ببنده.... 

خلاقیتت تو حلقم! 

(لطفا تا لود شدن کامل تصویر صبور باشید)

عروسک...

 

تازگیا یه عروسک خریدم دماغشو که فشار میدی میگه:

I LOVE YOU

لامصب تمام کمبود محبتامو از بین برده!

به غرعان!!!!

=))))

[ سه شنبه 1 مرداد 1392برچسب:جوک,جک,عکس,ترول,جالب,خنده دار,طنز,باحال,دیدنی, ] [ 16:28 ] [ 凡‌tefe什 ] [ ]

تست حافظه

.

.

.

من:

عاطفه = عاطفخ! 

=))))

[ دو شنبه 2 مرداد 1392برچسب:عکس,مطلب,جالب,خنده دار,ترول,طنز,جوک,جک,اس ام اس جدید,عکس متحرک, ] [ 17:57 ] [ 凡‌tefe什 ] [ ]

ایـــــــــــــــــــــــــــــول!!!!

.

.

جـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـیگرم حال اومـ ـ ـ ـد!!!

بزن دست قشنگه رو  به افتخار همه دخملـ ـ ـ ـ ـا! 

[ دو شنبه 2 مرداد 1392برچسب:عکس,مطلب,جالب,خنده دار,ترول,طنز,,باحال,دیدنی,جوک,جک,اس ام اس جدید,عکس متحرک, ] [ 17:52 ] [ 凡‌tefe什 ] [ ]

طرفدار کدومشونی؟!

طرفدار کدومشونی؟ من 2

1؟؟؟؟؟؟ عمرا!

[ دو شنبه 1 مرداد 1392برچسب:عکس,مطلب,جالب,خنده دار,ترول,طنز,جوک,جک,اس ام اس جدید,عکس متحرک, ] [ 17:49 ] [ 凡‌tefe什 ] [ ]

نظرت راجع به من چیه؟!

[ دو شنبه 1 مرداد 1392برچسب:, ] [ 17:48 ] [ 凡‌tefe什 ] [ ]

جک (مرداد)

به هر حال بررسی که می کنم می بینم تنها کسی که به من نخ داد، قرقره بود
 
 
داشتم رپ گوش می دادم بابام گفت: این کیه صداش مثل صدای لوله بخاریه؟
گفتم: «هیچکس»
یدونه زد پس گردنم گفت به پدرت جواب سربالا نده احمق بی تربیت!
 
 
 
یارو پدرش تو بستر مرگ بوده می گه بیا بشین کنارم کارت دارم
بعد یه چوب می ده دست پسرش. پسره هم که می خواسته ذکاوتش رو نشون بده قبل از حرف زدن
پدرش چوب رو می شکنه. پدره سکته می کنه درجا می میره.
مامانش می گه خاک تو سرت این ساز  نی از هفت نسل قبل دست به دست به پدرت رسیده بود!
 
 
پشت چراغ قرمز یه گدایی اومده کنار ماشین
می گم برو اونور پول ندارم، می گه نمی گفتی هم از قیافت معلوم بود!
 
 
به یارو گفتن بیا فلان شرکت، 15 روز کار 15 روز استراحت ماهی 400 هزار تومان. یارو یه کمی فکر کر
د گفت: نمیشه اون 15 روز هم نیام ماهی 200؟!
 
 
طرف می ره خواستگاری واسه پسرش. پدر عروس می گه: آقازاده دانشگام میرن؟ طرف می گه:
مسافر گیرش بیاد چرا که نه!
 
 
 
 
 
به بابام می گم دلم گرفته، می گه چاه بازکن تو کابینته
ببین چقدر محبت تو خانواده ما موج می زنه
 
 
 
به سگ ها که محبت می کنی باوفا می شن
به آدم ها که محبت می کنی هار می شن
اما به خر که محبت می کنی، اصلا براش فرقی نداره!
از بس که این بزرگوار ثبات شخصیت داره 
 
 
جدیدا فیس بوک شده مثل داهات های قدیم
همه همدیگرو می شناسن!
[ چهار شنبه 1 مرداد 1392برچسب:جک جدید,جک 92,جوک خنده داروباحال,طنز,جالب,ترول,عکس متحرک,, ] [ 15:59 ] [ 凡‌tefe什 ] [ ]